FILMLOG

FILMLOG

درصورت اشکال در دانلود اطلاع دهید ممنون منتظرپیشنهادات شما هستم

طبقه بندی موضوعی

۱۲۴ سال قدمت دارد،از آخرین سال‌های قرن ۱۹ تا آغاز قرن ۲۱. تصاویر متحرک به‌تدریج از کاروان‌های شادی شروع شد و تا آنجا پیشرفت کرد که به یکی از مهم‌ترین ابزارهای ارتباطات و تفریحات و رسانهٔ پرتعداد قرن ۲۰ تبدیل شد. تصاویر متحرک فیلم‌ها تحت تأثیر سه عامل هنر، تکنولوژی و سیاست بوده‌است.

نمایش و رقص مؤلفه‌های مشترک بسیاری با فیلم داشت، از قبیل متن نمایش، نورپردازی، طراحی لباس، تولید، کارگردانی، بازیگری، بینندگی، مستمعین و درجه‌بندی. سابقه دو هنر فوق به هزاران سال قبل از فیلم بر می‌گردد. بسیاری از اصطلاحات فنی این دو حوزه نیز در آینده در نظریه و نقد فیلم بکار رفت مثل اصطلاح میزانسن.

قدمت جعبه به ابن هیثم در کتابی از او با نام کتاب المناظر بر می‌گردد (۱۰۲۱م، قرن پنجم) و بعدها این دستگاه توسط گیامباتیستا دلا پارتا در سال ۱۶۰۰ تکمیل شد. نور توسط یک سوراخ کوچک یا یک لنز در خارج از آن برعکس می‌شود و بر روی یک سطح صاف یا صفحه نمایش داده می‌شود، در سال ۱۷۴۰ و ۱۷۴۸ دیوید هوم در مقالات رساله‌ای دربارهٔ طبیعت آدمی و پرس و جویی درباب فرایند فهم در آدمی به بحث دربارهٔ مشارکت و انگیزش مایه خیال بوسیله تصاویر می‌پردازد که عده‌ای گمان می‌کنند که اولین ارجاعات در مورد زبان فیلم است.

در سال ۱۸۷۸ میلادی، ادوارد مایبریج با حمایت مالی للاند استانفورد که سیاستمدار و مؤسس دانشگاه استنفورد بود موفق به عکسبرداری پشت سر هم از اسبی به نام سالی گاردنر شد. این عکسهای متوالی توسط ۲۴ دوربین پشت سر هم برداشته شد. آزمایش فوق در ۱۱ ژوئن در مزرعه پالو آلتو و با حضور نشریات برگزار شد. دوربین‌ها به موازات حرکت اسب در یک مسیر مستقیم قرارداده شد و شاتر هر دوربین بوسیله سیمی که با سم اسب در ارتباط بود کنترل می‌شد. هر تصویر در یک هزارم ثانیه برداشت می‌شد.

فیلم بعدی که تجربه شد منظره باغ روندهای بود که در ۱۴ اکتبر ۱۸۸۸ میلادی بوسیله لوئیس پرینس در لیدز، ایالت یورکشایر غربی انگلیس ساخته شد؛ لذا انگلیسی‌ها به عنوان اولین کسانی که به تصویر متحرک دست یافته‌اند شناخته می‌شوند.

در ۲۱ ژوئن ۱۸۸۹ میلادی، ویلیام گرین حق امتیازی به شماره ۱۰۱۳۱ برای دوربین کرونوفوتوگرافیک اش گرفت. ظاهراً دوربین او قادر به گرفتن ۱۰ عکس بر روی فیلم سلولولید سوراخ دار بوده‌است. گزارشی از این دوربین در روزنامه عکسی انگلستان در تاریخ ۲۸ فوریه ۱۸۹۰ میلادی منتشر شد. گرین یک سری تصویر از قضیه را برای توماس ادیسونیعنی کسی که در آزمایشگاهش دستگاهی به نام کینتوسکوپ را ساخته بود ارسال کرد. این گزارش بار دیگر در مجله Scientific American در تاریخ ۱۹ آوریل همان سال به انتشار رسید. گرین در سال ۱۸۹۰ مکانی برای نمایش تهیه کرد اما سرعت پایین نمایش عکسها باعث عدم توجه چشم‌گیری به آن شد.

ویلیام کندی لاری دیکسون، که همکار ادیسون در لابراتوارش بود توانست با ساخت نواری از جنس سلولولید برای خودش اعتباری کسب کند. آن‌ها برای تولید فیلم استودیویی به نام بلک ماریا ساختند. (به علت شباهت ساختمان استودیو با ماشین مخصوص حمل مجرمین که نامش بلک ماریا بوده‌است).

کینتوسکوپ با موفقیت در کل اروپا منتشر شد اما ادیسون هرگز این وسیله را خارج از آتلانتیک ثبت نکرد. این امر باعث شد تا از روی این دستگاه تقلیدهایی صورت گیرد، مثل دوربینی که بوسیله مخترع انگلیسی رابرت و پائول و بیرت اکرس شریکش ساخته شد.

پائول عقیده بر نمایش تصاویر متحرک برای گروهی از تماشاچیان عمومی به جای بینندگان خاص را داشت، از این رو یک فیلم پروژکتور تولید کرد، اولین نمایش خودش را در ۱۸۸۵ انجام داد. در حول و حوش همین زمان، در فرانسه،آگوست و لوئی لومیر سینماتوگراف را اختراع کردند، یک دستگاه قابل حمل که سه قطعه دوربین، چاپگر و پروژکتور را در یکجا جا داده بود.

آنها به زودی با فیلم‌های واقع گرایانه خود به اصلی‌ترین تولیدکنندگان اروپا تبدیل شدند، کارهایی مثل: کارگران در حال خروج از کارخانه لومیر و کارهای خنده آوری مثل آبیار آبیاری می‌شود (هر دو در سال ۱۸۹۵) ساخته شده‌اند. در واقع اولین فیلم تاریخ سینما ورود لوکوموتیو بخار به ایستگاه لسیوته است. لومیرها پدر سینمای مستند 

هستند. اولین نمایش عمومی فیلم موشن پیکچرز در اروپا، متعلق به ماکس و امیل اسکلادا نوسکی بود که با دستگاه آپاراتوس شان بایوسکوپ که یه دستگاه بدون لرزش بود از ۱ تا ۳۱ نوامبر ۱۸۹۵ انجام شد.

در می همان سال در آمریکا، اوژن آگوستین لائوست دستگاه ایدلوسکوپ را برای خانواده لاتهم طراحی کرد. در این دوران فیلم‌ها کمتر از ۱ دقیقه بودند و اغلب یک صحنه واقعی یا نمایشی را از یک اتفاق عمومی یا ورزش یا بزن و بکوب را نمایش می‌دادند. هنوز از دستکاری در فیلم خبری نبود: نه تدوینی و اکثراً بدون حرکت دوربین و صحنه مستقیم. شاخصه تازگی تصاویر متحرک خود به تنهایی کافی بود تا یکی از بزرگترین اتفاقات قرن اخیر باشد.

در دوران صامت پیوند تصویر با صدای هم‌زمان برای مبدعین این امر ممکن نبود، در واقع روشی برای این کار تا اواخر ۱۹۲۰ پیدا نشده بود. از این جهت در ۳۰ سال اول عمر سینما، فیلم‌ها صامت بودند هرچند که با موسیقی زنده و حتی گاهی هم جلوه‌های صوتی محیطی و حتی تفسیرهایی که توسط نمایش دهنده فیلم ارائه می‌شد همراه بود.

تاریخ سینما از ۱۸۹۵ تا ۱۹۰۶

۱۱ سال اولیه عمر تصاویر متحرک سیر تحول سینما از یک ابداع تازه به یک تفریح عمومی و همگانی بود. خود فیلم‌ها تحولی را از فیلم‌های تک شات که کاملاً توسط یک نفر و تعداد محدودی همکار ساخته می‌شد به فیلم‌های چند دقیقه‌ای و چند شاته، که توسط کمپانی‌های بزرگ با قواعد صنعتی ساخته می‌شد را نشان می‌دهد.

تجارت فیلم تا ۱۹۰۶

اولین نمایش تجاری فیلم در ۱۴ آوریل ۱۸۹۴ در اتاقک کینتوسکوپ صورت گرفت. مشهود است که ادیسون در پی اختراع سیستم صوتی فیلم بوده، اتفاقی که تا ۱۹۲۷ و در فیلم خواننده جاز صورت نگرفت. در ۱۸۹۶ فهمیدند که در صورت نمایش برای افراد بیشتر پول بیشتری حاصل خواهد شد. از این رو کمپانی ادیسون پروژکتوری که توسط آرمات و ژنکینز ساخته شده بود و نامش فانتسکوپ بود را گرفتند و به ویتاسکوپ تغییر نام دادند.

دوربین متحرک یا فانتوم راید یا پاناروماز (انگلیسیPhantom ride‎) یک ژانر سینمایی محبوب در بریتانیا و آمریکا بود که در اواخر سده نوزدهم میلادی رواج داشت. در فیلم‌های با این ژانر معمولاً دوربین در مقابل وسیله نقلیه (قطار) بسته می‌شد و وسیله نقلیه به سوی جلو حرکت می‌کرد. این فیلم برای کسانی که مکان‌های مختلف را ندیده بودند جالب و محبوب به نظر می‌رسید. عمر شکوفایی این ژانر بسیار کوتاه بود. تونل هوراسترو محصول ۱۸۹۷ میلادی، نخستین اثری بود که با ژانر و سبک دوربین متحرک ساخته شد.

مسابقه فیتزیمونز و کوربت (انگلیسیThe Corbett-Fitzsimmons Fight‎) یک فیلم مستند ورزشی صامت آمریکایی است که در سال ۱۸۹۷ منتشر شد. دو مشت‌زن آمریکایی و بریتانیایی به ترتیب جیمز جی کوربت و باب فیتزیمونز بازیگران این فیلم هستند. این فیلم ۱۰۰ دقیقه‌ای، نخستین فیلم بلند تاریخ سینما محسوب شود

فیلم درجه ب (به انگلیسیB movie) درجه‌ای برای فیلمهای تجاری است که با بودجهٔ پایین ساخته می‌شوند و همچنین در زمرهٔ فیلم‌های هنری و فیلم‌های پورنو نیستند. ریشهٔ اولیهٔ این‌گونه فیلم‌ها را می‌توان در سینمای هالیوود ودورهٔ طلایی آن جست. هرچند تولید فیلم‌های درجهٔ ب در آمریکا، در اواخر دههٔ ۱۹۵۰ میلادی متوقف شد، گزارهٔ «فیلم درجه ب» امروزه در گستره‌ای وسیع‌تر از پیش مورد استفاده قرار گرفته‌است.

فیلم‌های درجهٔ ب در گونه‌های مختلفِ سینما تولید می‌شوند. درحالی‌که گونهٔ وسترن ستون و پایهٔ اصلی فیلم‌های درجه ب بود، فیلم‌های کم‌بودجهٔ علمی-تخیلی و وحشت در دههٔ ۱۹۵۰ میلادی به محبوبیت بیشتری دست یافتند.

هرچند استفادهٔ کلی از اصطلاح «فیلم درجه ب» در پیش از دههٔ ۱۹۳۰ میلادی آشکار نیست، لیکن مفهومی مشابه برقرار بود. در سال‌های ۱۹۲۷ و ۱۹۲۸ میلادی و پایان سینمای صامت، هزینهٔ تولید یک فیلم متوسط در دامنهٔ بین ۱۹۰هزار دلاردر استودیوی فاکس قرن بیستم تا ۲۷۵هزار دلار در مترو گلدوین مایر بود و در کنار این‌گونه تولیدها، فیلم‌هایی خاص با بودجهٔ بیش از ۱میلیون و فیلم‌های با بودجهٔ نزدیک به ۵۰هزار دلار نیز تولید می‌شدند. این فیلم‌های کم‌بودجه، امکانِ پرداختن به مسائل مهم‌تر و تولید فیلم‌های با کیفیت بیشتر را در کنار ساخت فیلم‌های تجاری و درآمدزا فراهم می‌آورَد.

فیلم تجربی یا فیلم آوانگارد، نوعی از فیلم سازی است که برخلاف فیلم‌های دیگر، بسیاری از قوانین سنتی و قواعد عرفی سینمایی در آن رعایت نمی‌شود و از روش‌های غیرمعمول و جدید برای گفتن داستان استفاده می‌شود.[۱]بسیاری از فیلم‌های تجربی ارتباط زیادی با هنرهای دیگر همچون نقاشی، شعر و ادبیات دارند.[۲]با وجود اینکه بعضی از فیلم‌های تجربی در تاریخ سینما با بودجه‌های بالا و کمک استودیوهای بزرگ فیلم سازی ساخته شده‌اند، اما اکثر فیلم‌های تجربی با بودجه‌های پایین و به صورت شخصی ساخته و اکران می‌شوند و تعداد عوامل نیز به نسبت دیگر فیلم‌ها در آن بسیار کم‌تر است.[۳]

بسیاری از فیلم سازان تازه‌کار معمولاً برای آثار اولیه خود رو به ساخت فیلم‌های تجربی می‌آورند. هدف از ساختن فیلم تجربی ارائه چشم‌اندازی جدید از مسائلی است که عموماً دغدغه‌های شخصی خود فیلم ساز می‌باشد و در آن فقط بحث سرگرمی سازی مطرح نیست. فیلم‌های تجربی معمولاً فروش چندان بالایی در گیشه ندارند و مخاطب آن‌ها نسبت به سایر گونه‌های سینمایی بسیار محدود است

کامِرشْپیل (به آلمانی: Kammerspiel) جنبشی در سینمای صامت آلمان بود که توسط فیلمسازانی چون فریدریش ویلهلم مورنائو و گئورگ ویلهلم پابست آغاز شد. خصوصیات اصلی این سینما شامل توجه به روانشناسی شخصیت،فقدان طراحی صحنه پیچیده و توصیف طبقهٔ کارگر آلمان بودند.[۱] اولین فیلم کامراشپیل در آلمان پلکان عقبی (۱۹۲۱) ساختهٔ لئوپولد یسنر بود. این جنبش به شدت تحت تأثر تئاتر مجلسی ماکس راینهارت بود.

فیلم صامت به فیلمی بدون صدا و اختصاصاً بدون دیالوگ می‌گویند.

فکر ترکیب‌کردن فیلم‌ها با صدا یک ایده به قدمت خودِ سینماست، ولی به دلایل فنی، این امر تا قبل از سال ۱۹۲۰ میسر نشد. دوران فیلم‌های صامت به «عصر پردهٔ نقره‌ای» مشهور است. (سینمای صامت با فیلم بدون صدا اشتباه گرفته نشود)

فیلم صدادار (به انگلیسیSound film)، فیلمی است که در آن یا صدا همگام‌سازی شده باشد، و یا تصویر و صدا با بهره از فناوری جفت شده باشند، که در مقابل فیلم صامت قرار می‌گیرد. نخستین نمایش عمومی معلوم از یک فیلم صدادار پروژکت‌شده، در سال ۱۹۰۰ در پاریس انجام شد، ولی دهه‌ها گذشت تا فیلم‌های صدادار به‌صورت تجاری‌سازی‌شده عملی شوند. رسیدن به هم‌گام‌سازی اتکاپذیر و قابل اتکا با سامانه‌های صدا-بر-دیسکاولیه دشوار بود، و تقویت و کیفیت ضبط نیز نابسنده بود. نوآوری‌ها در صدا-بر-فیلم، زمینه‌ساز نخستین اکران تجاری‌سازی‌شدهٔ فیلم‌های کوتاه با استفاده از فناوری شد، که در سال ۱۹۲۳ انجام پذیرفت. نخستین گام‌ها برای تجاری‌سازی سینمای صدادار در میانه‌های دههٔ ۱۹۲۰ تا پایان آن انجام پذیرفت.[۱] نخستین اکران تجاری فیلم‌ها با صدای کاملاً هم‌گام‌سازی‌شده در شهر نیویورک در آوریل ۱۹۲۳ انجام شد

فیلم ناطق اصطلاحی است برای فیلم‌هایی که از گفتگوی صوتی هم‌گام‌سازی‌شده بهره می‌گیرند، تا لوح‌های (صفحه‌های) متن خوان.[۳] در ابتدا، فیلم‌های صدادار که دربردارندهٔ گفتگوی هم‌گام‌سازی‌شده بودند، و تحت «عکس‌های گوینده»، یا «فیلم ناطق» (به انگلیسیTalkies) شناخته می‌شوند، مشخصاً کوتاه بودند.[۲] از اوایل (سال ۱۹۰۰ به بعد) تلاش‌هایی دربارهٔ ایجاد فیلم ناطق انجام شده بود، اما برای به وجود آمدن اولین فیلم بلند ناطق ۳۲ سال[۴] زمان لازم بود. در اکتبر سال ۱۹۲۷ خواننده جاز به عنوان اولین فیلم بلند ناطق به روی پرده رفت. فیلم‌های ناطق در دوران بعد از دهه ۲۰ میلادی به عنوان یک پدیده جهانی شناخته شدند. در آمریکا، فیلم‌های ناطق، هالیوود را به عنوان یکی از مطمئن‌ترین نظام‌های تبلیغاتی/فرهنگی معرفی کردند.

سینمای صامت

آلیس گای که از اولین کارگردانان سینمای صامت بود یکی از بارزترین فیلم‌های اولیه را (به فرانسویLa fée aux choux) را در سال ۱۸۹۶ ساخت. بیش از ۷۰۰ فیلم در آمریکا و فرانسه ساخته و پیگیری شد. لویی وبر یکی از شهره‌ترین فیلم سازان حوزه سینمای صامت بود. بازگیران زنی همچون لیلیان گیش، مری پیکفورد و دیگرانی ستارهشده بودند. فیلم‌نامه نویسان زن بزودی در وارد سینما شدند کسانی چون فرانسیس ماریون، آنیتا لوس و ژون ماتیس. ژون ماتیس اولین مجری زن هالیوود است که تعدادی فیلم در حوزه سینمای صامت نوشته و تهیه کرده‌ است.

کلاسیک هالیوود

در دهه بیست بانک‌ها بر تولید فیلم در هالیوود نظارت کردند. روند تهیه فیلم در این دهه به سمت استانداردسازی رفت. در سال ۱۹۲۹ هالیوود فهرستی از تابوهایی را پذیرفت که بعداً نام آن کد هیس گذاشته شد. فیلم سازان غیر عرفی دیگر در آن زمان روزگار سختی را میگذراندند. فیلم سازان زن در این دوره مشکلات بیشتری داشتند. دورتی آرزنر تنها زن فیلم‌سازی که در این محیط غیردوستانه توانست دوام بیاورد. او اینکار را به وسیلهٔ تولید فیلم‌های خوش ساخت و مرسوم انجام داد.

سینمای تجربی و آوانگارد

ژرمن دولاک یکی از سردمداران جنبش سینمای آوانگارد فرانسه بعد از جنگ جهانی اول بود، و فیلم‌های خیال انگیز مایا درن متعلق به سینمای تجربی کلاسیک بود. شرلی کلارک هم یکی از فیلمسازان مستقل ساز آمریکا در دهه ۵۰ در نیویورک بود. کارهای او غیرعادی بود، و بسان فیلم‌های تجربی اش، فیلم‌های مستند او نیز قوی هستند. جویس ویلند نیز یک فیلم ساز کانادایی بود. بورد سینمای ملی کانادا به بسیاری از زنان اجازه داد تا فیلم‌های انیمیشن غیر تجاری تولید کنند. در اروپا زنان هنرمند از والی اکسپورت خوششان می آمد که در کارهایش توان هنری و سیاسی ویدئو را به کار میگرفت.

تأثیر موج دوم فمینیسم

در اواخر دهه ۶۰، موج دوم فمینیسم به سمت چپ جدید رفت. هر دوی این جنبش‌ها به شدت با سینمای غالب به مخالفت برخواستند. سینمای غالب مثل سینمای هالیوود و سینمای هنری و مردانه اروپایی. هالیوود متهم به انتشار مضامین اروتیک، نژادی و امپریالیستی بود. زنان شروع به ساختن مجموعه مستندهای کوتاهی شدند. فیلم‌های فمینیستی اولیه اکثراً بر تجارب شخصی متکی بود. یکی از مشخص‌ترین آن‌ها فیلم واندا ساخته باربارا لودن است.

ایران

رخشان بنی اعتماد نویسنده و کارگردان، یکی از پرکارترین و شناخته شده‌ترین فیلم سازان زن ایرانی است. فیلم‌های او حول و حوش مستندها و فیلم‌هایی با آسیب‌شناسی اجتماعی میگردد. سمیرا مخملباف اولین فیلم خودش به نام سیب را در ۱۷ سالگی ساخت و در سال ۲۰۰۰ جایزه هیئت داوران کن (به فرانسویPrix du Jury) را با فیلم تخته سیاهدست اورد.

جلوه‌های بصری (به انگلیسیVisual effects) (مخفف انگلیسیVFX) یا جلوه‌های تصویریدر صنعت ساختفیلم به اقداماتی برای ایجاد یا دستکاری در نماهای مختلف گفته می‌شود. جلوه‌های بصری در واقع ترکیبی از نماهای واقعی و تصاویر غیر-واقعی از محیط است و به دلیل اینکه ساخت محیط واقعی به آن شکل، غیرعملی، گران و خطرناک است از جلوه‌های بصری استفاده می‌شود. امروزه این تصاویر با استفاده از نرم‌افزارهای ساخت پویانمایی وشبیه‌سازی رایانه‌ای انجام می‌شود.

کروماکی یا برش فام[۲] (به انگلیسیChroma key compositing, or chroma keying) یک تکنیک جلوه‌های ویژه سینمایی و پس‌تولیدی برای روی هم قرار دادن چند نگارهویا فیلم بر روی هم است. بدین صورت که از اشیا یا افراد تصاویری روبه روی پرده‌ای معمولاً سبز یا آبی گرفته شده (زیرا این رنگ بیشترین تضاد رنگ را با رنگ پوست انسان دارد) و با نگاره‌های مطلوب از پیرامون ادغام می‌گردند.[۳]


کروماکی مهم ترین ویژگی برای یک ویدیویی می باشد که نیاز به ایجاد ارتباط با کاربرانش دارد

دوتا از مهم ترین دلایل استفاده از کروماکی ، صرف جویی در زمان و هزینه ساخت یک ویدیو یا فیلم می باشد.

هنگامی که ویدیو ضبط شد پرده سبز برای شما ویدویی در اختیار می گذارد که قابلیت انجام هر تغیری را دارد.

ویژگی فوق العاده که پرده کروماکی برای شما به وجود می آورد این است که می توانید پس زمینه ویدیو را در هر زمان با استفاده از یک عکس و یا طرح گرافیکی برند خودتان تغییر دهید.

فرآیند کروماکی به طور گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرد، زیرا این کار ارزان تر از این است که بخواهید در مکان های گران یا غیر قابل دسترس فیلمبرداری کنید. همچنین می تواند در به صورت زنده انجام شود، این امر برای گزارش آب و هوا یا سرگرمی ها استفاده می شود.

فن آوری پرده سبز با استفاده از نرم افزارهای مختلف ادیت می شود و تصاویر مورد نظر را به تصاویر از پیش گرفته شده اضافه می کند و در واقع باعث می شود محیطی خیالی شبیه به محیط واقعی فیلم برداری به نظر برسد.

موشن گرافیک
ای
فیلم و تلویزیون
مکان سخنرانی اوباما
جلوه‌های ویژه میدانی (Special Effects) در صنعت فیلم‌سازی به تصاویری گفته می‌شود که در زمان ساخت فیلم، ساخت آن‌ها مشکل باشد. این صحنه‌ها به صورت واقعی و رئال کار می‌شوند و همهٔ آن‌ها توسط بدلکاران، هنرمندان، فیلمبرداران و تعدادی متخصصان مواد منفجره و ماکت‌سازی اجرا شده و با خود دوربین‌ها ضبط می‌شوند و بعضی از آن‌ها بعد از ضبط کار می‌شوند.
(که جلوه‌های عکسی نیز خوانده می‌شوند) تکنیک‌هایی هستند که در آن‌ها تصاویر یا فریم‌های فیلم به صورت عکسی ایجاد می‌شوند که این به طریق «درون-دوربینی» و با استفاده از نوردهی چندگانه، ترکیب تصاویر یا فرایند شوفتاناست، یا به طریق فرایندهای پس از تولید و با استفاده از چاپگر نوری است.

(که جلوه‌های عملی یا فیزیکی نیز خوانده می‌شوند) تکنیک‌هایی هستند که هنگام فیلمبرداری اصلی به صورت واقعی ضبط می‌شوند. این شامل اشیاء مکانیکی، صحنه‌سازی، مدل‌های مقیاسی، آتش‌بازی و جلوه‌های جوی (ایجاد جلوه‌های باد، باران، مه، برف و ابرهای فیزیکی) می‌شود. ایجاد یک خودرو با حرکت خودکار یا انفجار یک ساختمان از نمونه‌های جلوهٔ مکانیکی هستند.

قبل از آن که رایانه‌ها قادر به تولید چنین تصاویری باشند نیز فیلم سازان جلوه‌های ویژه سینمایی فراوانی را می‌ساختند. آن‌ها برای ساخت این جلوه‌ها از مدل‌های گچی، نمونک‌های مقوایی، عروسک‌ها و مدل‌های کوچک شده‌استفاده می‌کردند. البته مفهوم Special Effects به معنی جلوه‌های ویژه میدانی با Visual Effects به معنی جلوه‌های بصری را نباید با هم اشتباه گرفت. جلوه‌های ویژه آن است که توسط بدلکاران و در میدان‌ها به‌طور واقعی اجرا می‌شوند.

مروزه اگر ساخت یک جلوه در مقابل دوربین به‌طور زنده غیرممکن یا دارای هزینه زیادی باشد از جلوه‌های ویژه بصری استفاده می‌شود. جلوه‌های ویژه شامل کامپوزیت، روتوسکوپی، انیمیشن، ترکینگ و ... است که اکثراً ساخت آن‌ها نیز گرانقیمت است و به هزینه تولید فیلم‌های هالیوودی مبلغ چشمگیری می‌افزاید.

جلوه‌های صوتییا افکت صوتی یا افکت صدا (به انگلیسیSound effects) که ممکن است به آن جلوه‌های شنیداری یا سمعی (به انگلیسیAudio effects) هم گفته شود به صداهایی گفته می‌شود که عمدتاً غیر-طبیعی هستند و به طور هوشمندانه ساخته شده‌اند. از جلوه‌های صوتی به طور گسترده در رسانه‌ها و آثار شنیداری و دیداری (سمعی و بصری) مانند ایستگاه‌های رادیو، کانال‌های تلویزیون، فیلم، بازی ویدئویی و غیره، و همینطور در دنیای واقعی همانند صداهای مختلف آزیر استفاده می‌شود تا به جای استفاده از موسیقی، دیالوگ یا کلام، پیام و مفهومی مثل خطر، وضعیت اورژانسی، زمان تبلیغ و غیره به شنونده ارسال شود.